اعتراف سارقان منازل: پولها و طلاها را خودمان برمی داشتیم؛ گوشت و مرغهای فریزر خانهها را هم به کودکان کار میبخشیدیم
تاریخ انتشار: ۳۱ تیر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۲۸۱۵۳۹
چندی قبل پلیس پایتخت در جریان دستبرد سریالی به خانههای غرب تهران قرار گرفت. دزدان زمانی که مالباختهها در خانه حضور نداشتند، از طریق بالکن و تخریب درها، وارد خانهها شده و اموال قیمتی را به سرقت میبردند.
به گزارش همشهری،ماجرای عجیبی که در تمام سرقتها اتفاق افتاده بود این بود که سارقان نهتنها اموال قیمتی، بلکه محتویات فریزر و یخچالها را هم خالی میکردند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
تحقیقات برای شناسایی اعضای این باند ادامه داشت تا اینکه یکی از مالباختهها سر بزنگاه، مچ سارقان را گرفت و باعث دستگیری آنها شد.
ماجرا از این قرار بود که اعضای این باند برای اجرای نقشه سرقت وارد ساختمانی در غرب پایتخت شده بودند. آنها در این ساختمان به چند آپارتمان دستبرد زده بودند و قصد خروج از آنجا را داشتند که یکی از مالباختهها رسید. وی که به مردان غریبه مشکوک شده بود، وقتی دید در آپارتمانش نیز تخریب شده، بهدنبال دزدان دوید، اما آنها سوار یک پژو خاکستری شدند و فرار کردند.
مالباخته با پلیس تماس گرفت و مشخصات خودروی دزدان را اعلام کرد و مأموران با اجرای طرح مهار موفق شدند دقایقی بعد اعضای باند سرقت را دستگیر کنند. در بازرسی خودروی آنها علاوه بر طلا و دلار، یک گونی پر از گوشت و مرغ هم کشف شد. سارقان در همان بازجوییهای اولیه به دستبرد سریالی به خانهها اعتراف کردند و تحقیقات از آنها ادامه دارد.
دزدان عجیبسرکرده این باند یک مجرم سابقهدار است که بارها به جرم سرقت از خانهها دستگیر و زندانی شده است. او اینبار با همدستی پسرعمویش یک باند سرقت راه انداخت و مدعی است که پس از هر سرقت، گوشت و مرغهای مسروقه را بین کودکان کار، کارتنخوابها و افراد نیازمند بذل و بخشش میکرده است.
چرا سراغ یخچال مالباختهها میرفتید؟
بهنظر من الان گوشت، مرغ یا مثلا میگو و بهتر بگویم هرچه داخل فریزر است، ارزش بالایی دارد! مخصوصا اگر یخچال آدمپولدارها باشد. البته ما طلا، دلار، پول و اموال باارزش را هم سرقت میکردیم، اما ابتدا سراغ یخچال میرفتیم. در هر سرقت با خودمان یک کیسه بزرگ میبردیم تا در کوتاهترین زمان ممکن، محتویات یخچال و فریزرها را خالی کنیم.
یعنی پس از سرقت از یخچال سراغ طلاها میرفتید؟
بله. چون زمان زیادی نداشتیم و میترسیدیم هر لحظه صاحبخانه یا همسایه برسند. سرقت طلا و جواهرات کار آسانی نیست. باید بگردی و این مسئله زمان میخواهد. در کار ما زمان حرف اول را میزند و ما باید فورا سرقت را انجام داده و خانه را ترک کنیم! اصلا چیزی که باعث شد در سرقتهای قبلی گیر بیفتم و زندانی شوم، این بود که زمان زیادی در خانه میماندم و دنبال طلا و جواهرات و ارز میگشتم.
با اموال سرقتی چه میکردید؟
طلا و جواهرات، دلار و فرشهای ابریشمی و هرچه قیمتی بود را به مالخران میفروختیم.
گوشت و مرغها چطور؟
اینها که فروشی نیست! گاهی خودمان مصرف میکردیم، اما بیشتر پس از سرقت سر راه هرکسی را که میدیدم و احساس میکردم نیازمند است، یک بسته گوشت به او میدادم.
پس دوست داشتی نقش رابینهود را بازی کنی؟
هرچه میخواهید اسمش را بگذارید. من از کودکی طعم فقر را چشیدهام، برای همین یک جورهایی احساس آرامش میکردم و عذابوجدانم از سرقت کم میشد.
ظاهرا در بعضی از سرقتها، فقط مواد خوراکی دزدیده بودید؟
چون سر و صدا شنیدیم و از ترس بساطمان را جمع و فرار کردیم، دیگر فرصت نمیکردیم به جستوجو در خانه بپردازیم تا جای طلاها را پیدا کنیم.
چطور وارد خانهها میشدید؟
با روش توپیزنی؛ یعنی تخریب قفل. گاهی هم از طریق بالکنها. معمولا خانههایی که چراغشان خاموش بود را شناسایی میکردیم.
سوابق قبلیات هم سرقت از منزل است؟
بله. تا حالا چندبار دستگیر شدهام و این بار با همدستی پسرعمویم و چند نفر دیگر باند تشکیل دادیم. خانهای در پرند اجاره کردیم که پاتوقمان بود. در آنجا نقشه سرقتها را میکشیدیم و بعد از هرسرقت، در آنجا دور هم جمع میشدیم تا اموال را تقسیم کنیم.
منبع: فرارو
کلیدواژه: سارق قیمت طلا و ارز قیمت موبایل مال باخته ها گوشت و مرغ خانه ها سرقت ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۲۸۱۵۳۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پادشاهی در تهران که دستورات عجیب صادر می کرد | گفت و گو با پادشاه عجیب را از دست ندهید
همشهری آنلاین ؛ حوادث: تصویر تاجی را روی بدنش خالکوبی کرده و میگوید که سردسته یک باند سرقت است. همه او را پادشاه صدا می زنند چون عاشق دستور دادن است. گفتوگو با او را میخوانید.
جرمت چیست؟
سند نمره کردن. تا حالا چنین اصلاحی شنیده اید؟ اجازه بدهید توضیح بدهم. کار من این است که ماشین های تصادفی را می خرم و بعد به اعضای باند سفارش همان مدل را می دهم تا سرقت کنند. مثلا اگر ۲۰۶ سفید تیپ دو تصادفیبخرم به همدستانم سفارش همان مدل را می دهم. به بعد از سرقت، شماره شاسی و موتور خودروی تصادفی را با دستگاه هک روی خودروی سرقتی می زدم. سپس ماشین جدید را با مدارک خودروی تصادفی به فروش می رساندم. به این پروسه می گویند سند نمره کردن.
چه شد که پایت به دنیای سارقان کشیده شد؟
ماجرایش جالب است. چند سال قبل عاشق یک دختر بودم. به من گفتند فلانی مثلا اصغر آقا به دختر موردعلاقه ام متلک پرانده است. رفتم سراغش اما او قسم خورد که متلک نگفته است. همین موجب شد تا با اصغر آقا دوست شوم. او گفت سارق است اما متلک پران نیست. بعد که فهمید مکانیکم پیشنهاد سرقت داد. این شد که با او و دوستانش آشنا شدم و پایم کشیده شد به دنیای سارقان خودرو.اما حالا سابقه ام زیاد شده و دیگر کمتر سرقت می کنم. سرکرده گروهم و برای خودم نوچه هایی دارم. به من می گویند پادشاه.
برای همین است که روی دستت تاج خالکوبی کرده ای؟
درسته. من عاشق قدرت و سلطنت هستم.فقط روی دستم نیست، همه جای بدنم را تاج تتو زده ام. همه دیگر از من حساب می برند و ریاست باند را به عهده دارم.
نوچه هایت چطور سرقت می کنند؟
با شاه کلید. گاهی هم شیشه می شکنند. مابقی هم فوت و فن های ما سارقان است که نمی توانم عنوانش کنم. البته اغلب ۲۰۶ و ال ۹۰ سرقت می کنند. مشتری های زیادی هم دارد و بازارش خوب است.
از هر خودرو چقدر گیرت می آمد؟
کف قیمت خرید خودروی تصادفی ۵۰ میلیون تومان است و خودروی ۵۰ میلیونی را حدود ۲۵۰ میلیون تومان می فروشم. اما چون با سارق شریک هستم تقسیم بر دو می کنیم. از هر سرقت ۱۰۰ میلیون گیرم می آید.
با پول های سرقتی چه کردی؟
خرج عشق و صفا می کنم. پول دزدی که برکت ندارد، اصلا نمی فهمم چطور خرج می شود.